لغتنامه دهخدا
پرویز. [ پ َرْ ] (ص ، اِ) اصل آن ابهرویز است بمعنی پیروز و مظفر . معرب آن اَبَرویز و ابرواز. فاتح . منصور. و رجوع به پروز شود. || مخفف پرویزن . غربال . رجوع به خاک پرویز شود. مؤلف فرهنگ جهانگیری گوید: پرویز... هفت معنی دارد اول : صاحب کامل التواریخ این لفظ را به مظفر تعبیر ک