لغتنامه دهخدا
خالد.[ ل ِ ] (اِخ ) ابن اسیدبن ابی عیص بن امیةبن عبد شمس الاموی ... هشام بن الکلبی گوید او در روز فتح مکه اسلام آورد و در آنجا اقامت گزید. او را کبری و عجبی سخت بود در عداد «مؤلفة قلوبهم » قرار داشت . ابن درید گوید وی شغل ذباحی داشت . سراج از عبدالعزیزبن معاویه آرد که خالد ق