ابوتوبهلغتنامه دهخداابوتوبه . [ اَ ؟ ] (اِخ ) یکی از روات قرائت کسائی ، و در پاره ای حروف با وی مخالف است . (ابن الندیم ).
نظاملغتنامه دهخدانظام . [ ن ِ ] (اِخ ) نصیرالدین ابوتوبه متخلص به نظام است . (قاموس الاعلام ترکی ج 6). رجوع به نصیرالدین شود.
میمونلغتنامه دهخدامیمون . [ م َ مو ] (اِخ ) ابن جعفر، مکنی به ابوتوبه ، لغوی و نحوی و ادیب بوده است . وی شاگرد ابی الحسن کسائی است و عمروبن سعیدبن سلم از وی کسب ادب کرده است ، وی با اصمعی مباحثاتی نیز داشته است . (از معجم الادباء).