ابوحساملغتنامه دهخداابوحسام . [ اَح ُ ] (اِخ ) کنیت حسان بن ثابت انصاری ، شاعر رسول صلوات اﷲعلیه ، و بعضی کنیت او را ابوالولید و برخی ابوعبدالرحمن گفته اند. رجوع به حسان بن ثابت انصاری شود.
روادلغتنامه دهخدارواد. [ رُ ] (اِخ ) ابن جراح عسقلانی ، مکنی به ابوعصام . تابعی است . رجوع به ابوعصام شود.
خالدلغتنامه دهخداخالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبید، مکنی به ابوعصام . وی از تابعان است و راوی نیز می باشد. رجوع به ابوعصام خالد شود.