ابوفسطونلغتنامه دهخداابوفسطون . [ اِب ْ ب ُ ف َ ] (اِ) نباتی است بی ساق و بی شکوفه مفروش بر زمین با بیخ سطبر.رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن و رجوع به ابوقیطس شود.
غاسول رومیلغتنامه دهخداغاسول رومی . [ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ابوفایس . ابوفسطون . ابوقاووس . ابوقاوس . ابوقابس . ابوقانس . ابوقانیش . ابوقالس . اشنان القصارین . رجوع به ابوفایس شود.