اباوةلغتنامه دهخدااباوة. [ اَ وَ ] (ع مص ) پدر گردیدن . پدری کردن . پروردن . (تاج المصادر بیهقی ). تربیت کردن .
ابواعلغتنامه دهخداابواع . [ اَب ْ ] (ع اِ) میش . نعجه ، از آنرو که در رفتن گام فراخ نهد. || کلمه ای که بدان میش ماده را برای دوشیدن خوانند. (منتهی الارب ).