اتلاهلغتنامه دهخدااتلاه . [ اِ ] (ع مص ) اتلاه مرض ؛ هلاک کردن بیماری کسی را. (منتهی الارب ). هلاک گردانیدن .
اتلاهلغتنامه دهخدااتلاه . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) بیعقل و حیران شدن . (مؤید). سرگشته شدن . || اندوه مند گشتن . || اِتَّلَهَه ُ النبیذ؛ بیخود کرد شراب او را. (منتهی الارب ).
اتلاعلغتنامه دهخدااتلاع . [ اِ ] (ع مص ) گردن بیفراشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر). گردن برافراشتن آهو از جای خود: اتلع الثور من الکناس ؛ سر بیرون کرد گاو از جای باش . || گردن ستیخ کردن . || بلند کردن گردن و برداشتن آن برای دیدن چیزی . گردن کشیدن .
اطلاحلغتنامه دهخدااطلاح . [ اَ ] (اِخ ) ذات اطلاح . جایگاهی است در پشت ذات القری به مدینه که پیامبر(ص ) کعب بن عمیر غفاری را برای غزا بدانجا فرستاد و کعب و یارانش در آنجا کشته شدند. (از معجم البلدان ). رجوع به ذات اطلاح و کعب شود.
اطلاحلغتنامه دهخدااطلاح . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طِلْح و طَلْح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به کلمه های مذکور شود.
اطلاعیلغتنامه دهخدااطلاعی . [ اِطْ طِ ] (ص نسبی )منسوب به اطلاع . (ناظم الاطباء). رجوع به اطلاع شود.