اتم پوشیدهdressed atomواژههای مصوب فرهنگستاناتم در وضعیتی که با میدان الکترومغناطیسی در حالت برهمکنش باشد
اتم دستوارchiral atomواژههای مصوب فرهنگستاناتمی با چهار گروه متفاوت در مولکولهایی که با تصویر آینهای خود قابل انطباق نیستند
اتم هادرونیhadronic atomواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای هیدروژنگونه که در آن ذرهای هادرونی با بار منفی در میدان کولنیِ هستهای معمولی به دام افتاده باشد و به دور آن بچرخد
اتومبیللغتنامه دهخدااتومبیل . [ اُ ت ُ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) دستگاهی حمل مسافر را که بوسیله ٔ محرکه ٔ بخار یا برق یا نفت یا هوای فشرده یا گاز و غیره رود.
اتوماتیکفرهنگ فارسی عمید۱. بهطور خودکار.۲. (اسم) دستگاهی که پس از به کار افتادن احتیاج به نیروی انسانی ندارد.۳. شخص بیاراده؛ آدمک.
اتومبیللغتنامه دهخدااتومبیل . [ اُ ت ُ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) دستگاهی حمل مسافر را که بوسیله ٔ محرکه ٔ بخار یا برق یا نفت یا هوای فشرده یا گاز و غیره رود.
اتومبیل رولغتنامه دهخدااتومبیل رو. [ اُ ت ُ م ُ رَ / رُو ] (ص مرکب ) جاده هائی که قابل گذشتن اتومبیل است .
اتوماتیکفرهنگ فارسی عمید۱. بهطور خودکار.۲. (اسم) دستگاهی که پس از به کار افتادن احتیاج به نیروی انسانی ندارد.۳. شخص بیاراده؛ آدمک.
اتومبیلفرهنگ فارسی عمیدوسیلۀ نقلیهای چرخدار با اتاقک که بهوسیلۀ موتور به حرکت درمیآید و برای حمل بار یا مسافر به کار میرود.
اولتیماتوملغتنامه دهخدااولتیماتوم . [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) اتمام حجت . کلام آخر. شرایط حتمی و قطعی تغییرناپذیر. در حقوق بین المللی شرایط قطعی و نهایی که دولتی برای قبول یا رد فوری بدولت دیگر تسلیم میکند چون امتناع از قبول شرایط ممکن است منجر به جنگ یا اقدامات خصمانه شود. اولتیماتوم را میتوان اعلان
اولتیماتومفرهنگ فارسی عمید۱. آخرین شرط؛ اتمام حجت.۲. (حقوق) آخرین پیشنهاد قطعی که دولتی به دولت دیگر میدهد و قبول نکردن آن موجب قطع روابط دو دولت یا وقوع جنگ میشود.
باتومbaton, cudgel, clubواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ کوتاه و باریک چوبی یا فلزی یا پلاستیکی که مأموران پلیس یا نگهبانان از آن بهعنوان سلاح استفاده میکنند متـ . راستباتوم straight baton, nightstick, billyclub