خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اثاث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اثاث
/'asās/
معنی
لوازم خانه یا محل کار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ابزار، اثاثیه، اسباب، رخت، سامان، عقار، کالا، لوازم، متاع
برابر فارسی
کاچال
دیکشنری
stuff, thing
-
جستوجوی دقیق
-
اثاث
واژگان مترادف و متضاد
ابزار، اثاثیه، اسباب، رخت، سامان، عقار، کالا، لوازم، متاع
-
اثاث
فرهنگ واژههای سره
کاچال
-
اثاث
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] 'asās لوازم خانه یا محل کار.
-
اثاث
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] ( اِ.) جنس ، کالا.
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [ اَ ] (ع اِ) رخت خانه و قماش خانه . (مؤید).- اثاث البیت ؛ رخت خانه . مبل . || همه ٔ مال (از شترو گوسپند و بنده و کالای خانه ). کارفرمای خانه چون دیگ و تبر و غیره . (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء).متاع . کالا. (دستوراللغه ). کاخال . سپار...
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [ اِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَث ّ و اثیث .
-
اثاث
لغتنامه دهخدا
اثاث . [اَ ] (ع مص ) انبوه شدن (گیاه ). (منتهی الارب ). بسیار شدن . || کلان سرین شدن (زن ). (منتهی الارب ).
-
اثاث
دیکشنری عربی به فارسی
اثاثه , اثاث خانه , سامان , اسباب , وسايل , مبل
-
اثاث
لهجه و گویش تهرانی
اثاثه،اثاثیه
-
واژههای مشابه
-
اثاث خانه
دیکشنری فارسی به عربی
اثاث
-
اثاث البیت
واژهنامه آزاد
(اسم) اثاثیۀ خانه، لوازم خانه.
-
فرش و اثاث
فرهنگ گنجواژه
اسباب زندگی.
-
واژههای همآوا
-
عساس
لغتنامه دهخدا
عساس . [ ع َس ْ سا ] (ع ص ) وزن فعال است مبالغه را. بسیار طواف کننده در شب . (از اقرب الموارد). || (اِ) گرگ . (منتهی الارب ). ذئب ، چه او در شب میگردد و جستجو میکند. (از اقرب الموارد).