اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ثِنی . تاه ها. لاها. نوردها. || گشت های وادی . گشت های کوه . || نوردهای نامه . || شکسته ها. (وطواط). || میانه ها.- دراثناء ؛ در خلال ِ. در میان ِ. در طی ّ : از عجائب که در این اثنا رخ نمود. (تاریخ بی
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || در سال ششم درآمدن (شتر): اثنی البعیر. (منتهی الارب ). || دوم شدن دیگری را: یقال هذا واحد
اتنالغتنامه دهخدااتنا. [ اِ ] (اِخ ) کوه آتش فشانی است در شمال شرقی جزیره ٔ صقلیه (سی سی لیا) که از مرتفعترین جبال اروپاست و 3237 متر ارتفاع آن است . نخستین آتش فشانی اتنا در زمان فیثاغورس بوده است . این کوه در سال 1183 م . ب
اثینیالغتنامه دهخدااثینیا. [ اَ ] (اِخ ) آطن . آتن . اثینه . اثینیه . اثینس . (عیون الانباء ج 1 ص 43).
هتنالغتنامه دهخداهتنا. [ ] (اِخ ) بر طبق مجمل التواریخ و القصص ، نام شهری است درهند که پایتخت وقویاهور بوده است . مرحوم بهار در حاشیه راجع به این کلمه آورده است : «فرشته ، پایتخت کوروان را که بعد بتصرف پاندوان در آمد، هستتناپور نامیده و باید متن «مجمل التواریخ » هستتناپور باشد». رجوع به مجمل