لغتنامه دهخدا
امراع . [ اِ ] (ع مص ) گیاه ناک شدن جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پر گیاه شدن جای وادی . (از اقرب الموارد). و از آن است : امرع وادیه و اجنی حلبه . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء)؛ گیاه ناک شد رودبار او و چید حلب را که یک قسم گیاهی است .