اختلاءلغتنامه دهخدااختلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بریدن بشمشیر. || درودن و برکندن گیاه تر را. گیاه درودن و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ). گیاه و آنچه بدان ماند درودن . (زوزنی ).
مختلیلغتنامه دهخدامختلی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) درونده و برکننده ٔ گیاه و بُرنده . (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). دروکننده و برکننده ٔ گیاه . ج ، مختلون . || شمشیر برنده . (ناظم الاطباء). || (اِ) شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). شیر بیشه . (ناظم ا
درودنلغتنامه دهخدادرودن . [ دُ دَ ] (مص ) درو کردن و بریدن غله .(برهان ). زراعت قطع کردن . (از آنندراج ). کشت غله ٔ رسیده بریدن . (شرفنامه ٔ منیری ). درو کردن و درویدن و بریدن غله . (ناظم الاطباء). بریدن کشت با داس . حصاد کردن . درویدن . بدرودن . بدرویدن . دروش . درو. (یادداشت مرحوم دهخدا). در