اختلاءلغتنامه دهخدااختلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بریدن بشمشیر. || درودن و برکندن گیاه تر را. گیاه درودن و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی ). گیاه و آنچه بدان ماند درودن . (زوزنی ).
معارضةدیکشنری عربی به فارسیاختلا ف عقيده داشتن , جداشدن , نفاق داشتن , مخالف , معاند , ضديت , مخالفت , مقاومت , تضاد , مقابله