خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ارتش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تیپ ارتش
واژهنامه آزاد
بریگاد.
-
جستوجو در متن
-
بعثی
واژهنامه آزاد
نیروهای ارتش عراق در زمان صدام
-
Army of Shadows
واژهنامه آزاد
ارتش سایه ها (نام رمانی از ژوزف کسل و فیلمی براساس آن از ژان پیر ملویل)
-
گردان
واژهنامه آزاد
در ارتش استفاده می شود و که شمار سربازان آن بین 300 تا 1300 نفر می باشد و از 2 تا 6 گروهان تشکیل می شود.
-
پامادور
واژهنامه آزاد
گوجه فرنگی(در اصل واژهای روسی است که بعد از حضور ارتش روسیه در جنگ حهانی دوم به گویش گیلکی راه پیدا کرد)
-
ساحه
واژهنامه آزاد
نام روستایی در استان شهرستان خاتم استان یزد که قدمتی دیرینه دارد در گذشته های دور یکی ازمحل های ساخت سلاح های سرد برای ارتش ایران بوده است
-
فربد
واژهنامه آزاد
"فر" به معنی شکوه , جا و مقام است . "بد" نیز پسوند به معنی دارا بودن , دارنده است ( ارتشبد یعنی دارای ارتش , سپهبد یعنی دارای سپاه) پس فربد یعنی کسی که جا و مقام دارد , کسی که شکوه دارد .
-
پاتریمونیال
واژهنامه آزاد
حکومت پدرمیراثی (پاتریمونیال) گونه ای از حکومت است که در آن رژیم، دست طبقه های بالا و متوسط را از قدرت کوتاه می کند و رهبر می تواند اراضی و کسب وکار افراد را بدون هشدار قبلی از آنان بگیرد. ارتش های کشورهای پدرمیراث به رهبر وفاداری دارند و نه به کشور
-
شورای امنیت کشور
واژهنامه آزاد
از شوراهای مهم کشور در زمینه تامین امنیت کشور(سیاسی و اجتماعی) اعضای شورای امنیت کشور:۱ـ وزیر کشور، ۲ـ یکی از مشاوران مقام معظم رهبری در شورای عالی دفاع به تعیین آن شورا، ۳ ـ رئیس ستاد مشترک ارتش، ۴ـ فرمانده کل سپاه پاسداران، ۵ـ مسئول اطلاعات کل کشور...
-
فاشیسم
واژهنامه آزاد
این عنوان به معنای خاص نام جنبشی است که در ۱۹۳۲ به رهبری موسولینی رهبر ایتالیا به راه افتاد و به قدرت رسید و کلمه فاشیسم از کلمه ایتالیای فاشیسمو گرفته شده است و فاشیسمو از کلمه لاتینی فاشس گرفته شده است که در زبان لاتینی به تبری میگویند که به دسته ا...