ارتقای سلامتhealth promotionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در طی آن مردم میتوانند سلامت خود را واپایش کنند و بهبود بخشند
ارتقاءلغتنامه دهخداارتقاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بالا رفتن . (غیاث ). بر بالا رفتن . ببالا برشدن . بررفتن . بلند برآمدن .رقی . (زوزنی ). برشدن . سمو. رفعت . صعود : از زمینم برکشید او تا سماهمره او گشته بودم ز ارتقا. مولوی .چون شعیب آگاه
ارتقاupgrading 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند جانشین کردن سختافزارها یا نرمافزارهای جدید به جای اجزای سامانۀ قدیمی، برای روزآمد کردن آن سامانه
ارتقای سلامت جنسیsexual health promotionواژههای مصوب فرهنگستانتأمین حمایتهای ساختاری و آموزشی رسمی و غیررسمی بهنحویکه بهداشت جنسی را رواج دهد
تغذیۀ بزرگسالانadult nutritionواژههای مصوب فرهنگستانتغذیهای با هدف جلوگیری از بیماری و حفظ یا ارتقای سلامت مطلوب در بزرگسالان
آموزش تغذیهnutrition educationواژههای مصوب فرهنگستانآموزش تغذیۀ سالم به افراد با هدف ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری
تغذیۀ نوجوانانadolescent nutritionواژههای مصوب فرهنگستانتغذیهای با هدف جلوگیری از بیماری و ارتقای سلامت و رشد و بالندگی مطلوب در نوجوانان
مراقبت پزشکیmedical careواژههای مصوب فرهنگستانارائۀ خدمات تشخیصیـ درمانی برای تأمین و حفظ و ارتقای سلامت بیمار