لغتنامه دهخدا
راغب اردبیلی . [ غ ِ ب ِ اَ دَ ] (اِخ ) اسمش میریوسف و خود سیدی عاشق پیشه بود. گویند در حین وفات معشوق را در بالین یافته این شعر از مطلع خاطرش تافته بعالم بقا شتافته :ای دل قرار گیر نه وقت طپیدن است ای دیده خون مبار که هنگام دیدن است می در قدح کنید حریفان و گل بجی