ارزیابی زمان انتظارwait assessmentواژههای مصوب فرهنگستانبرای تنظیم فاصلۀ گذر، محاسبۀ درصد وسایل نقلیۀ ورودی هنگامیکه فاصلۀ گذر آنها بیش از سه برابر فاصلۀ گذر برنامهریزیشده باشد
ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
ارزیابیدیکشنری فارسی به انگلیسیappraisal, assessment, conspectus, estimate, estimation, evaluation, measure, valuation
ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
ارزیابیدیکشنری فارسی به انگلیسیappraisal, assessment, conspectus, estimate, estimation, evaluation, measure, valuation
دستگاه ارزیابیevaluator equipmentواژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات رایانهای برای مقایسۀ خروجی حسگر واقع در دو سر محورشمار
ارزیابیgradingواژههای مصوب فرهنگستانبررسی و سنجش کیفی واحدهای اقامتی و خدماتی و شیوههای پختوپز و امکانات رفاهی
چاه ارزیابیappraisal wellواژههای مصوب فرهنگستانچاهی که پس از کشف یک منبع، برای تعیین وسعت یا توان تولید آن منبع حفر میشود