ارنوینلغتنامه دهخداارنوین . [ اَ ] (اِخ ) موضعی است در ولایت ارض روم بمسافت 24 میلی جنوب شرقی باطوم . موقع آن در کنارنهرجوک و اکثر خانه ها از چوب است و آن ملک مسلمانان است . سکنه ٔ وی قریب 500 تن و اهم صادرات کره و عسل و شمع و
ارنونلغتنامه دهخداارنون . [ ] (اِخ ) (غرّنده ) (سفر تثنیه 2: 24) رودی است در طرف شرقی بحرالموت و در قدیم حدودموآبیان و عمونیان و پس از آن حدود موآبیان و اموریان و اخیراً حدود موآبیان و سبط راوبین را جدا میکرد. (سفر اعداد <span
فانافس ارنیونلغتنامه دهخدافانافس ارنیون . [ ] (معرب ، اِ مرکب ) نوعی صغیر زومراست منسوب به اطبای حرون که قریه ای است از جبال شام . || زوفای خشک . (فهرست مخزن الادویه ).
گهرناگانلغتنامه دهخداگهرناگان . [ گ ُ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش سرباز شهرستان ایرانشهر. واقع در 35هزارگزی خاور سرباز در کنار راه مالرو سرباز به لاشار. محلی کوهستانی و هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن 150 تن است . آب آن از چشمه تأمین
اپرننلغتنامه دهخدااپرنن . [ اِ پ ِ ن ُ ] (اِخ ) ژان لوئی (دوک ). امیرالبحر فرانسه . او مورد توجه هانری سوم بود. تولد وی در قصر کومن به سال 1554 م . بود. در نتیجه ٔ پافشاری وی مجلس نمایندگان به سال 1610 نیابت سلطنت ماری دمدیسی
پارنانلغتنامه دهخداپارنان . (اِخ ) موضعی به کنار راه اهواز و بهبهان میان خلیفه آباد و بهبهان در 287000 گزی اهواز.