هزمانلغتنامه دهخداهزمان . [ هََ ] (اِخ ) جایی است که چاههای جریر در آنجا بود و اهل آن شکایت به حضرت نبوی بردند، آن حضرت امر آنان را فیصل داد. (معجم البلدان ).
هزمانلغتنامه دهخداهزمان . [ هََ ] (ق ) مخفف هر زمان باشد که افاده ٔ هر دم و هر ساعت می کند. (برهان ) : آسمان آسیای گردان است آسمان آسِمان کند هزمان . کسائی .کز فروغ مکارمش هزمان مورچه بشمرد ز دور ضریر. خسرو
هزمانلغتنامه دهخداهزمان . [ هَُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
رازمیانلغتنامه دهخدارازمیان . (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین که در 30000 گزی باختر معلم کلایه و 42000 گزی راه عمومی واقع است . محلی است کوهستانی ، سردسیر و سکنه ٔ آن 86</s