استجاعةلغتنامه دهخدااستجاعة. [ اِ ت ِ ع َ ] (ع مص )گرسنگی نمودن . (زوزنی ) (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). || سخت گرسنه شدن . (منتهی الارب ).
استیزاعلغتنامه دهخدااستیزاع . [ اِ ] (ع مص ) فا دل دادن خواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). دل دادن خواستن . || الهام خواستن شکر نعمت را از خدای تعالی . (منتهی الارب ).
استجواءلغتنامه دهخدااستجواء. [ اِ ت ِج ْ ] (ع مص ) استجواء طعام ؛ ناخوش داشتن طعام را. (منتهی الارب ).
مستجیعلغتنامه دهخدامستجیع. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استجاعة. کسی که همیشه خود را گرسنه نماید. (منتهی الارب ). کسی که پیوسته او را گرسنه یابند، و یا کسی که هر ساعت اقدام به خوردن می کند. (اقرب الموارد). رجوع به استجاعة شود.
گرسنگیلغتنامه دهخداگرسنگی . [ گ ُ رِ/ رُ ن َ / ن ِ / گ ُ س َ / س ِ ن َ / ن ِ ] (حامص ) مقابل سیری است . (آنندراج ). اشتهای طع