استحکامات صحراییfield fortificationsواژههای مصوب فرهنگستانهر پناهگاهی که یگانی با امکانات محدود و بدون نیاز به مهندس مشاور خبره و ابزارآلات پیشرفته، قادر به ساخت آن باشد
استحکاماتلغتنامه دهخدااستحکامات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استحکام . ابنیه ای از قبیل قلعه ها و برج ها که برای دفاع از شهر یا قصبه بنا کنند: استحکامات داخلیه . استحکامات خارجیه .
مهندسی رزمیfield engineeringواژههای مصوب فرهنگستانتمهیدات مهندسی برای پشتیبانی از نیروهای زمینی ازجمله ساختوساز و تعمیر و بازسازی پلها و ساختن سنگرها و استحکامات صحرایی و ساخت یا دفع موانع
استحکاماتلغتنامه دهخدااستحکامات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استحکام . ابنیه ای از قبیل قلعه ها و برج ها که برای دفاع از شهر یا قصبه بنا کنند: استحکامات داخلیه . استحکامات خارجیه .
استحکاماتلغتنامه دهخدااستحکامات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استحکام . ابنیه ای از قبیل قلعه ها و برج ها که برای دفاع از شهر یا قصبه بنا کنند: استحکامات داخلیه . استحکامات خارجیه .