خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوان کوبیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استخوان کوبیده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
bone meal
-
واژههای مشابه
-
درشت استخوان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rawboned
-
دارای استخوان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
osseous
-
استخوان آرواره
دیکشنری فارسی به انگلیسی
jawbone, jowl
-
استخوان بندی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
frame, frame-work, shell, skeleton
-
استخوان پزشک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
orthopaedist, orthopedist
-
استخوان پزشکی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
orthopaedics, orthopedics
-
استخوان درمانی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
orthopaedics, orthopedics
-
استخوان ران
دیکشنری فارسی به انگلیسی
thighbone
-
استخوان سان
دیکشنری فارسی به انگلیسی
osseous
-
استخوان سر
دیکشنری فارسی به انگلیسی
skull
-
استخوان شانه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
scapula
-
استخوان شدگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ossification
-
استخوان شقیقه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
temporal bone