استعانتفرهنگ فارسی عمید۱. یاری خواستن؛ کمک خواستن.۲. کمک؛ یاری.۳. (ادبی) در بدیع، آوردن شعر شاعری در کلام یا شعر خود برای کمک به مراد و مقصود خویش.
استصرخدیکشنری عربی به فارسیكمك خواست , استغاثه كرد , تقاضاى كمك كرد , استعانت نمود , التماس كمك كرد , درخواست كمك كرد , فرياد كمك خواهى بلند كرد
استعانتفرهنگ فارسی عمید۱. یاری خواستن؛ کمک خواستن.۲. کمک؛ یاری.۳. (ادبی) در بدیع، آوردن شعر شاعری در کلام یا شعر خود برای کمک به مراد و مقصود خویش.
استعانتفرهنگ فارسی عمید۱. یاری خواستن؛ کمک خواستن.۲. کمک؛ یاری.۳. (ادبی) در بدیع، آوردن شعر شاعری در کلام یا شعر خود برای کمک به مراد و مقصود خویش.