استعمارگرcolonialistواژههای مصوب فرهنگستان1. حکومت یا فردی که استعمار میکند 2. ویژگی فرد یا حکومتی که به استعمار باور دارد
حاکمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام حکمفرما، حکمران، فرمانروا سلطنتی، شاهانه، امپراطوری، امپریال، استعمارگر، استعماری عالیمقام، بلندمرتبه، بلندپایه، عالیقدر، عالیرتبه، اعیان، نافذالامر، مسندنشین