آمار استنباطیinferential statisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از علم آمار که با بهکارگیری روشهای گوناگون، به استخراج نتایجی دربارۀ جامعه براساس مشاهدات میپردازد
استنبوتیلغتنامه دهخدااستنبوتی . [ اُ تُم ْ تی ی ] (ع اِ) میوه ایست . ابن لیون گوید: الاستنبوتی نوعان ،احدهما اکبر من اللیمون محدّدالطرف تشوبه حمرة و الثانی مدور علی شکل البطیخ الابیری . (دزی ج 1 ص 21).
استنباطلغتنامه دهخدااستنباط.[ اِ تِم ْ ] (ع مص ) به آب رسیدن چاه کن . آب برآوردن .(منتهی الارب ). بیرون آوردن آب . (تاج المصادر بیهقی ).الاستنباط، استخراج الماء من العین ، من قولهم نبط الماء، اذا خرج من منبعه . (تعریفات جرجانی ). || نبطی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). نبطی شدن قوم . || بیرون آوردن
استنباطدیکشنری عربی به فارسیبرون يابي , رويش , جوانه زني , سبز شدن , ابتكار , استخراج , ابداع , استنتاج , استدلال , استنباط
آمار استنباطیinferential statisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از علم آمار که با بهکارگیری روشهای گوناگون، به استخراج نتایجی دربارۀ جامعه براساس مشاهدات میپردازد
طبقهبندی تکمیلیsecondary classificationواژههای مصوب فرهنگستاندستهبندی براساس شاخصههای تحلیلی یا استنباطی که غالباً متخصصان در آزمایشگاههای تخصصی انجام میدهند
آمار استنباطیinferential statisticsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از علم آمار که با بهکارگیری روشهای گوناگون، به استخراج نتایجی دربارۀ جامعه براساس مشاهدات میپردازد