مادۀ استنشاقیinhalantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که بخار و کف متصاعد میکند و روش مصرف آن از راه بینی یا تنفس است متـ . استنشاقی
سوءِمصرف مادۀ استنشاقیinhalant abuseواژههای مصوب فرهنگستانمصرف نامناسب و مکرر مواد استنشاقی که پیامدهای ناگوار عودکننده دارد
وابستگی به مادۀ استنشاقیinhalant dependenceواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که بهصورت مجموعهای از علائم رفتاری و شناختی و کاراندامشناختی بروز میکند و ناشی از مصرف مداوم مواد استنشاقی است
استنشاقلغتنامه دهخدااستنشاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) به بینی کشیدن چیز مایع که بسیار سائل باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آب و جز آن در بینی کردن : استنشاق آب . || بوی کردن چیزی را. بوئیدن : استنشاق بخور.
مادۀ استنشاقیinhalantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که بخار و کف متصاعد میکند و روش مصرف آن از راه بینی یا تنفس است متـ . استنشاقی
سوءِمصرف مادۀ استنشاقیinhalant abuseواژههای مصوب فرهنگستانمصرف نامناسب و مکرر مواد استنشاقی که پیامدهای ناگوار عودکننده دارد
وابستگی به مادۀ استنشاقیinhalant dependenceواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که بهصورت مجموعهای از علائم رفتاری و شناختی و کاراندامشناختی بروز میکند و ناشی از مصرف مداوم مواد استنشاقی است
سوءِمصرف مادۀ استنشاقیinhalant abuseواژههای مصوب فرهنگستانمصرف نامناسب و مکرر مواد استنشاقی که پیامدهای ناگوار عودکننده دارد
مادۀ استنشاقیinhalantواژههای مصوب فرهنگستانمادهای شیمیایی که بخار و کف متصاعد میکند و روش مصرف آن از راه بینی یا تنفس است متـ . استنشاقی
وابستگی به مادۀ استنشاقیinhalant dependenceواژههای مصوب فرهنگستانحالتی که بهصورت مجموعهای از علائم رفتاری و شناختی و کاراندامشناختی بروز میکند و ناشی از مصرف مداوم مواد استنشاقی است