استنکارلغتنامه دهخدااستنکار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناشناختن . (منتهی الارب ) (زوزنی ). || دریافتن خواستن امری را که نمیشناسی آنرا. (منتهی الارب ). || انکار کردن . - یاء استنکار ؛ یایی که دال بر نکره است : مردی دیدم .