اسدسوارلغتنامه دهخدااسدسوار. [ اَ س َ س َ ] (ص مرکب ) شیرسوار. || صفتی است خورشید را که برج اسد خانه ٔ اوست : خورشید اسدسوار یابم بهرام زحل سنان ببینم .خاقانی .
بهراملغتنامه دهخدابهرام . [ ب َ ] (اِ) نام روز بیستم از هر ماه شمسی . (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) (رشیدی ) (انجمن آرا) (جهانگیری ) : نگه دار از ماه بهرام روزبرو تا در مرو گیتی فروز. فردوسی .همی بود تا روز بهرام بودکه بهرام را آن