اسرافکارانهواژهنامه آزادکاری که با اسراف کردن همراه باشد. این واژه که در چند کتاب دیده شده است صورت نوشتاری اشتباه واژه اسراف کارانه است.
مسرففرهنگ مترادف و متضاداسرافکننده، اسرافگر، اسرافگرا، اسرافکار، بادبهدست، متلف، خراج، گشادباز، مبذر، ولخرج ≠ مقتصد
اسرافکارانهواژهنامه آزادکاری که با اسراف کردن همراه باشد. این واژه که در چند کتاب دیده شده است صورت نوشتاری اشتباه واژه اسراف کارانه است.