اسوافلغتنامه دهخدااسواف . [ اَس ْ ] (اِخ ) موضعی است به مدینه . (منتهی الارب ). نام حرم مدینه و گفته اند موضعی است به عینه در ناحیه ٔ بقیع و آن موضع صدقه ٔ فریدبن ثابت الانصاری است و آن از حرم مدینه است . (معجم البلدان ).
اصوافلغتنامه دهخدااصواف . [ اَص ْ ] (ع اِ) ج ِ صوف . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 65) (دهار) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به صوف شود.
اسوفلغتنامه دهخدااسوف . [ اَ ] (ع ص ) سریعالحزن . آنکه زود اندوهگین شود. رقیق القلب . (منتهی الارب ). || غمگین . (مهذب الاسماء).
اسوگولغتنامه دهخدااسوگو. [ اُوِ گ ُ ] (اِخ ) شهر و مرکز ایالتی در جمهوری یُرک و خود ایالت هم بهمین اسم موسوم میباشد و آن در محل ورود نهر اسوگو به دریاچه ٔ انتاریو در 182 هزارگزی مغرب شهر اُتیکه واقع است .
اصوفلغتنامه دهخدااصوف . [ اَص ْ وَ ] (ع ص ) کبش اصوف ؛ بسیارپشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد).