اسپرکلغتنامه دهخدااسپرک . [ اِ پ َ رَ ] (اِ) به هندی اسم اکلیل الملک است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است زرد که بدان جامه رنگ کنند و بعربی زریر گویند. (رشیدی ) (سروری ) (غیاث ) (برهان ). رنگی است که رنگریزان جامه ٔ سبز بدان رزند. (مؤید الفضلاء). وَرس ، و آن گیاهی شبیه سمسم است . منبت آن بلا
اسرقلغتنامه دهخدااسرق . [ اَ رَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از سارق . دزدتر. دزدنده تر. سارق تر. - امثال : اسرق من اَکتل . اسرق من بُرجان ؛ یقال انّه کان لصّاً من ناحیة الکوفة صلب فی السرق فسرق و هو مصلوب .ا
اسرقدیکشنری عربی به فارسیشبانه دزديدن , سرقت مسلحانه کردن , دستبرد زدن , دزديدن , ربودن , چاپيدن , لخت کردن , بسرقت بردن , بلند کردن چيزي
اسپرکلغتنامه دهخدااسپرک . [ اِ پ َ رَ ] (اِ) به هندی اسم اکلیل الملک است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است زرد که بدان جامه رنگ کنند و بعربی زریر گویند. (رشیدی ) (سروری ) (غیاث ) (برهان ). رنگی است که رنگریزان جامه ٔ سبز بدان رزند. (مؤید الفضلاء). وَرس ، و آن گیاهی شبیه سمسم است . منبت آن بلا
اسپرکفرهنگ فارسی عمیدگیاهی علفی و یکساله با برگهای دراز، گلهای زرد، و میوۀ کپسولی که در رنگرزی به کار میرود؛ زریر.
اسپرکResedaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای علفی و درختچهای از اسپرکیان با حدود 60 گونه که بومی اروپا و شمال افریقا و بخشهایی از آسیا هستند، اما در جاهای دیگر نیز پراکندگی گسترده دارند؛ چندین گونۀ آن از گیاهان باغی معروف است
اسپرکفرهنگ فارسی معین(اِ پَ رَ) ( اِ.) گیاهی است با برگ های باریک و دراز و گل خوشه ای زرد، در گل و برگ آن مادة زرد رنگی وجود دارد که در رنگرزی بکار می برند. اسفرک ، سپرک ، زریر نیز گویند.
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
اسپرکلغتنامه دهخدااسپرک . [ اِ پ َ رَ ] (اِ) به هندی اسم اکلیل الملک است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است زرد که بدان جامه رنگ کنند و بعربی زریر گویند. (رشیدی ) (سروری ) (غیاث ) (برهان ). رنگی است که رنگریزان جامه ٔ سبز بدان رزند. (مؤید الفضلاء). وَرس ، و آن گیاهی شبیه سمسم است . منبت آن بلا
اسپرکفرهنگ فارسی عمیدگیاهی علفی و یکساله با برگهای دراز، گلهای زرد، و میوۀ کپسولی که در رنگرزی به کار میرود؛ زریر.
اسپرکResedaواژههای مصوب فرهنگستانسردهای علفی و درختچهای از اسپرکیان با حدود 60 گونه که بومی اروپا و شمال افریقا و بخشهایی از آسیا هستند، اما در جاهای دیگر نیز پراکندگی گسترده دارند؛ چندین گونۀ آن از گیاهان باغی معروف است
اسپرکفرهنگ فارسی معین(اِ پَ رَ) ( اِ.) گیاهی است با برگ های باریک و دراز و گل خوشه ای زرد، در گل و برگ آن مادة زرد رنگی وجود دارد که در رنگرزی بکار می برند. اسفرک ، سپرک ، زریر نیز گویند.