لغتنامه دهخدا
اسپ ساران . [ اَ ] (اِ مرکب ) که سر اسب و تن آدمی دارند. در مجمل التواریخ و القصص در «ذکر شهرستان روئین »، حکایت پسران را آورده است . و پادشاهی بهوس بازرگانی کشتیها راست کرد و بسفر دریا پرداخت ، ناگاه بادی برآمد و لنگرها بگسست و بادبانها شکست و مسافران غرقه گشتند. اما پادشاه