اسکورتفرهنگ فارسی عمید۱. مشایعت؛ همراهی.۲. (اسم) هیئت مشایعتکنندگان.۳. (اسم) گروهی که برای محافظت یا احترام همراه شخص مهمی حرکت میکنند.
اسکورتفرهنگ فارسی معین(اِ کُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مشایعت ، همراهی . 2 - عده ای سرباز مسلح که برای محافظت یا احترام ، همراه شخصیت مهمی حرکت می کنند، همروان (فره ).
اسکورتواژهنامه آزادبه محافظت و نگهبانی کردن از سلامت (چیزی یا کسی) که در رده های حساس و مهم از لحاظ طبقه بندی قرار میگیرد را اسکورت کردن میگویند
اسکورتفرهنگ فارسی عمید۱. مشایعت؛ همراهی.۲. (اسم) هیئت مشایعتکنندگان.۳. (اسم) گروهی که برای محافظت یا احترام همراه شخص مهمی حرکت میکنند.
اسکورتفرهنگ فارسی معین(اِ کُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مشایعت ، همراهی . 2 - عده ای سرباز مسلح که برای محافظت یا احترام ، همراه شخصیت مهمی حرکت می کنند، همروان (فره ).
اسکورتواژهنامه آزادبه محافظت و نگهبانی کردن از سلامت (چیزی یا کسی) که در رده های حساس و مهم از لحاظ طبقه بندی قرار میگیرد را اسکورت کردن میگویند
اسکورتفرهنگ فارسی عمید۱. مشایعت؛ همراهی.۲. (اسم) هیئت مشایعتکنندگان.۳. (اسم) گروهی که برای محافظت یا احترام همراه شخص مهمی حرکت میکنند.