هصهصلغتنامه دهخداهصهص . [ هَُ هَُ ] (ع ص ) مرد توانا و سیاه . (منتهی الارب ). هصاهص . (اقرب الموارد). رجوع به هصاهص شود.
حصحصلغتنامه دهخداحصحص .[ ح ِ ح ِ ] (ع اِ) سنگ . (مهذب الاسماء). || سنگریزه . (منتهی الارب ). || خاک . (منتهی الارب ) (نشوء اللغة ص 140). ج ، حصاحص . (مهذب الاسماء).
عسعسلغتنامه دهخداعسعس . [ ع ُ ع ُ ] (ع اِ) بازرگانان آزمندو حریص . || آوندهای کلان . (منتهی الارب ).
عسعسلغتنامه دهخداعسعس . [ ع َ ع َ ] (اِخ ) ابن سلامة، مکنی به ابوصعدة. صحابی است . (از منتهی الارب ). و رجوع به ابوصعدة شود.
شحصلغتنامه دهخداشحص . [ ش َ / ش َ ح َ] (ع ص ، اِ) گوسپند و جز آن که از شیر بازایستد. واحد و جمع در آن یکی است ، گویند: ناقة شحص و نوق شحص شحصاء. (منتهی الارب ). شحاصة. شَحَصَة. (منتهی الارب ). || گوسپند فربه وآنکه گاهی نر بر او نجهیده باشد. (منتهی الارب ) (ا