خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اشنو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اشنو
/'ošno(u)/
معنی
نام تجاری نوعی سیگار که به نام شهر اشنو یا اشنویه (از شهرهای آذربایجانغربی) نامیده شده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اشنو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ošno(u) نام تجاری نوعی سیگار که به نام شهر اشنو یا اشنویه (از شهرهای آذربایجانغربی) نامیده شده.
-
اشنو
لغتنامه دهخدا
اشنو. [ اِ ن َ / نُو/ اُ ن َ / نُو ] (نف مرخم ) مخفف اشنوا : چون زبان از نیک و بد بربسته شدهم ز اشنو هم ز گویا ایمنیم . عطار.و رجوع به اشنوا و شنوا و اشنودن و شنودن و شنیدن شود.
-
اشنو
لغتنامه دهخدا
اشنو. [ اُ ] (اِخ ) نام شهری در آذربایجان است که امروز بنام اشنویه معروفست : و سلماس و اورمیه و اشنو را بدیشان داد. (تاریخ جهانگشای جوینی چ لیدن ج 2 ص 160). و زمستان سنه ٔ ثمان و عشرین و ستمائه (628 هَ . ق .) در ارمیه و اشنو مقام ساخت . (همان ص 184)....
-
اشنو
لغتنامه دهخدا
اشنو. [ اُ ن ُ ] (اِ) نوعی سیگار در تداول امروز که بنام شهر اشنویا و اشنویه است ، و آنرا انواعی است از قبیل : اشنوی کاغذی ، اشنوی مقوایی ، اشنوی ویژه . رجوع به اشنویه و اشنه شود.
-
اشنو
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) (اِ.) نوعی سیگار که به نام شهر اشنو (اشنویه آذربایجان ) نامیده شده است .
-
اشنو
لهجه و گویش مازنی
eshnoo نام مرتعی در آمل
-
واژههای مشابه
-
سخت اشنو
لهجه و گویش مازنی
saKht eshno گوش سنگین – کسی که به سختی می شنود
-
جستوجو در متن
-
اشنهی
لغتنامه دهخدا
اشنهی . [ اُ ن ُ ] (ص نسبی ) منسوب به اشنه شهر معروف آذربایجان نزدیک ارومیه که آنرا اشنو و اشنویه نیز نوشته اند. (حاشیه ٔ شدالازار ص 308). و رجوع به انساب سمعانی و معجم البلدان و مرآت البلدان ج 1 ص 44 شود.
-
بسوی
لغتنامه دهخدا
بسوی . [ ب َ وا ] (اِخ ) شهرکی است در اوایل آذربایجان میان اشنو و مراغه . یاقوت گوید آنجا را دیده ام و بیشتر مردم آن راهزنند. (از معجم البلدان ). شهر کوچکی است هوای معتدل دارد و آبش از کوه سهند است و باغستان فراوان دارد. انگورش بی قیاس بود. غله و پنب...
-
کله شین
لغتنامه دهخدا
کله شین . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) یکی از دو گردنه ٔ مهمی است که در کوههای قندیل واقع است و ناحیه ٔ ساوجبلاغ واقع در جنوب دریاچه ٔ ارومیه رابه موصل و کرکوک متصل می کند. این گردنه 2800 متر ارتفاع دارد و بین اشنو و سیدآقان واقع است . (از جغرافیای سی...
-
اشنویه
لغتنامه دهخدا
اشنویه . [ اُ ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان و بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه ، در 110هزارگزی جنوب آن شهرستان که در مسیر شوسه ٔ نقده - مهاباد واقع است و محلی است دره ، سردسیر و مالاریائی . سکنه ٔ آن 2212 تن است . آب آن از رودخانه ٔ اشنویه و محصول آن غل...
-
اشنه
لغتنامه دهخدا
اشنه . [ اُ ن ُه ْ ] (اِخ ) شهرکی است به آذربایجان . (سمعانی ). شهریست در آذربایجان از طرف اربل که تا شهر ارومیه دو روز و تا شهر اربل پنج روز راه است و بین این دو شهر واقع است . (مراصد). بلده ایست در یکی از حدود آذربایجان در سمت اردبیل و تا ارمیه دور...
-
تبریز
لغتنامه دهخدا
تبریز. [ ت َ ] (اِخ ) نام شهری است در آذربایجان در اقلیم پنجم ... و مردم آنجا اکثر آهنگرند و جلال الدین سیوطی در لب الالباب نوشته که تبریز بالکسر شهری است قریب آذربایجان و این معرب آن است . (غیاث اللغات ). هدایت در انجمن آرا گوید: در شمال مغرب ایران ...