لغتنامه دهخدا
حشیشة. [ ح َ ش َ ] (ع اِمرکب ) گیاه . یک لاغ گیاه یا گیاه خشک . یکی حشیش . || اسم اصطلاحی قنب . || حشیش الاودیة. || اسم اصطلاحی حشفیفل یعنی شقاقل است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). || قنب الهندی . (ابن البیطار). کانابیس اندیکا. قلقشندی گوید: قاضی حسین داد و ستد حشیشه را موجب فسق دان