اصلاحلغتنامه دهخدااصلاح . [ اِ ] (ع مص ) راست کردن عصا و چوب را به آتش . (منتهی الارب ). || بصلاح آوردن . (زوزنی ). بصلاح آوردن و نیکو کردن . (آنندراج ). نیکو کردن .(منتهی الارب ). با صلاح آوردن . (مؤید الفضلا) (ناظم الاطباء) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13). لَم
اسلاحلغتنامه دهخدااسلاح . [ اِ ] (ع مص ) سرگین افکندن دواب . || فضله افکندن طائر. || ریستن آدمی . || بر حدث کردن داشتن . (تاج المصادر بیهقی ). || بسرگین انداختن داشتن .
اسلاعلغتنامه دهخدااسلاع . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ سِلع. (منتهی الارب ). || اسلاع فرس ؛ گوشتی که بر هر دو رگ ران اسپ که تا پاشنه اند متعلق بود وقت فربهی آن . (منتهی الارب ).
اصلاحدیکشنری عربی به فارسیتعمير کردن , مرمت کردن , درست کردن , رفو کردن , بهبودي يافتن , شفا دادن , باز خريد , خريداري و ازاد سازي , رستگاري , بهسازي , بازساخت , بهسازي کردن , ترميم کردن , اصلا حات , تجديد سازمان , اصلا ح , تهذيب
اصلاحیهلغتنامه دهخدااصلاحیه . [ اَ حی ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ شهرستانی است در ایالت مرعش از ولایت حلب که جودت پاشا هنگامی که والی حلب بود آنرا بنیان نهاد و آنرا قصبه ٔ شهرستان قرار داد. ساکنان آن هزار تن کُرد و ارمنی است . شهرستان مزبور مشتمل بر چندین ناحیه است که مجموع آنها را <span class="hl" dir=
برش اصلاحیimprovement cutting, improvement felling, tending cuttingواژههای مصوب فرهنگستاناز بین بردن یا محدود کردن درختان کمارزشتر ازنظر اقتصادی با هدف بهبود ترکیب و کیفیت تودۀ جنگلی ارزشمندتر
اصلاحیۀ پیشبینیforecast amendment, FCST AMNDواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که با آن تغییرات پیشبینی جوّی معتبر قبلی را اعلام میکنند
اصلاحیهلغتنامه دهخدااصلاحیه . [ اَ حی ی َ ] (اِخ ) قصبه ٔ شهرستانی است در ایالت مرعش از ولایت حلب که جودت پاشا هنگامی که والی حلب بود آنرا بنیان نهاد و آنرا قصبه ٔ شهرستان قرار داد. ساکنان آن هزار تن کُرد و ارمنی است . شهرستان مزبور مشتمل بر چندین ناحیه است که مجموع آنها را <span class="hl" dir=
اصلاحیۀ پیشبینیforecast amendment, FCST AMNDواژههای مصوب فرهنگستانپیامی که با آن تغییرات پیشبینی جوّی معتبر قبلی را اعلام میکنند
خوداصلاحیautomodificationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک پروتئین گروههای جانبی آمینواسیدهای خود را تغییر میدهد
برش اصلاحیimprovement cutting, improvement felling, tending cuttingواژههای مصوب فرهنگستاناز بین بردن یا محدود کردن درختان کمارزشتر ازنظر اقتصادی با هدف بهبود ترکیب و کیفیت تودۀ جنگلی ارزشمندتر
اقدام اصلاحیcorrective actionواژههای مصوب فرهنگستان[مدیریت-مدیریت پروژه] اقدامی مستند برای بازگرداندن روند اجرای پروژه به مسیر برنامۀ مصوب [مهندسی محیطزیست و انرژی] چارهجویی و بهکارگیری راهحلهایی برای کاهش یا از میان برداشتن یک مشکل معین
گچ تنۀ اصلاحیturnbuckle castواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گچ تنه که با فشار بر روی یک عضو باعث اصلاح آن شود
نشاستۀ اسیداصلاحیacid modified starchواژههای مصوب فرهنگستاننشاستهای که با استفاده از اسید رقیق اصلاح شده است