لغتنامه دهخدا
اصمئکاک . [ اِ م ِءْ ] (ع مص ) خشم گرفتن مرد. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ). || نیک ستبر شدن شیر. (از منتهی الارب ) (از قطر المحیط). نیک ستبر شدن شیر بدانسان که چون پنیر گردد. (از اقرب الموارد). || تر شدن زمین از باران . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).<br