اطروحةلغتنامه دهخدااطروحة. [ اُ ح َ ] (ع اِ) مسئله ای که طرح کنند. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || در تداول عربی امروز، بر رساله ای اطلاق شود که دانشجوی دانشگاه آن را برای بدست آوردن گواهینامه ٔلیسانس یا دکترای خویش فراهم آرد، معادل کلمه ٔ فرانسوی تز . (از متن اللغة).
اطروحةدیکشنری عربی به فارسیمقاله , رساله , بحث , پايان نامه , تز , رساله دکتري , قضيه , فرض , ضرب قوي , شرح , دانش نويسه , توضيح
اتراعلغتنامه دهخدااتراع . [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) پر گردیدن . پر شدن . || واایستیدن . (تاج المصادر بیهقی ).
اطراحلغتنامه دهخدااطراح . [ اِطْ طِ ] (ع مص ) افکندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). انداختن .(از اقرب الموارد) (غیاث اللغات از آداب الفضلا و منتخب ). دور انداختن . (آنندراج ) . || دور کردن کسی یا چیزی را. (از اقرب الموارد). دور گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): قالی کیف لی باطراح رجل