اغنیةلغتنامه دهخدااغنیة. [ اُ نی ی َ ](ع اِ) نوعی از سرود. ج ، اغانی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ). غِناء.(یادداشت مؤلف ). لحن . راه که برگویند. (السامی ).
اغنيةدیکشنری عربی به فارسیصداي جرنگ جرنگ , طنين زنگ , جرنگ جرنگ کردن , طنين زنگ ايجاد کردن , جرنگيدن , بطور يکنواخت يا يک وزن خواندن , يک نواخت , يک وزن , اواز , سرود يک نواخت , سرود , نغمه , سرودروحاني , تصنيف , ترانه , شعر
کاغنهلغتنامه دهخداکاغنه . [ غ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) کرمی است سرخ و زهردار و بر او نقطه های سیاه باشد و بیشتر در پالیزها پیدا میشود و پالیز را ضایع کند و آن را به عربی ذروح خوانند. (جهانگیری ) (رشیدی ) (برهان ) (آنندراج ). || کرم شبچراغ . کاونه . (رشیدی ) (برهان )
فراغنهلغتنامه دهخدافراغنه . [ ف َ غ ِ ن َ ] (اِخ ) ج ِ فرغانی . فرغانیان : المستعصم خلیفه ٔ عباسی گروهی از مردم سمرقندو اسروشنه و فرغانه را برای خدمت در سپاه خود گرد آورد و آنها را فراغنه (فرغانیان ) نامید. (از تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان ). رجوع به القفطی ص 200</spa
افاغنهلغتنامه دهخداافاغنه . [ اَ غ ِ ن َ ] (اِخ ) سلاطین ... دهلی . نام سلسله ٔ از سلاطین افغان دهلی که از 946 تا 962 هَ . ق . حکومت کردند. اسامی سلسله ٔ مزبور از این قرار است :1- شیرشاه <b
افاغنهلغتنامه دهخداافاغنه . [ اَ غ ِن َ / ن ِ ] (اِ) ج ِ افغان که قومی است معروف . (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). مأخوذ از تازی ، افغانها. گروه افغان . (از ناظم الاطباء). ج ِ اَفغانی . (یادداشت بخط مؤلف ). پُختان . مرحوم ملک الشعرای بهار آرد: پختی بضم اول و