25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
افروزنده
فروزنده
ثاقب
[صفت] دافع
drabbest
dreariest
بیشتر بدانید
پیچاپیچ (جاده یا خط آهن)
کندری
انتظامی
عزیزم (در خطاب) (خودمانی)
عنقد
supercavitation
افروزاننده
'afruzānande
معنی
روشنکننده؛ درخشانکننده.
جستوجوی دقیق
افروزاننده
فرهنگ فارسی عمید
روشنکننده؛ درخشانکننده.