افشاریهلغتنامه دهخداافشاریه . [ اَ ری ی َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پاشاهان ایران که پس از صفویه از 1148 تا 1210 هَ . ق . سلطنت کرده اند. رجوع به نادرشاه افشار شود.
پافشاریلغتنامه دهخداپافشاری . [ ف ِ ] (حامص مرکب ) پایداری . ایستادگی . مقاومت . ثبات .استقامت . استواری . پابرجائی . پای برجائی . ثبات قدم . اصرار. ابرام . و با مصدر کردن صرف شود.
طهماسب میرزالغتنامه دهخداطهماسب میرزا. [ طَ ] (اِخ ) از خوانین افشاریه ، فرزند نادرمیرزا. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 333 شود.
بختیارلغتنامه دهخدابختیار. [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ بخش کرج است که 453 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 1).
کرگلینلغتنامه دهخداکرگلین . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ شهرستان کرج . جلگه ای و معتدل است و 149 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).