خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اقتراب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اقتراب
/'eqterāb/
معنی
به همدیگر نزدیک شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اقتراب
لغتنامه دهخدا
اقتراب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نزدیک شدن . (ترجمان القرآن جرجانی ). همدیگر نزدیک شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به همدیگر نزدیک شدن . (ناظم الاطباء). نزدیک آمدن . (غیاث اللغات از لطائف ). قرب . (المصادر زوزنی ) : اقتربت الساعة وانشق القمر. (قرآن 1/54)...
-
اقتراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eqterāb به همدیگر نزدیک شدن.
-
اقتراب
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) نزدیک شدن .
-
واژههای همآوا
-
اغتراب
لغتنامه دهخدا
اغتراب . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از دیار خویش دور گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دور ماندن و برکنده شدن از میهن . (از اقرب الموارد). || دربیگانگان نکاح کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ازدواج کردن با غیر خویشاوندان . (از اقرب الموارد).
-
اغتراب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eqterāb به غربت افتادن؛ از دیار خود دور شدن؛ به بیگانگان پیوستن.
-
اغتراب
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - از دیار خویش دور شدن . 2 - با بیگانگان ازدواج کردن .
-
جستوجو در متن
-
تقارب
واژگان مترادف و متضاد
۱. نزدیکی، همگرایی ≠ تباعد، واگرایی ۲. به هم نزدیک شدن ۳. اقتراب ۴. برخورد، تلاقی
-
نزدیک آمدن
لغتنامه دهخدا
نزدیک آمدن . [ ن َ م َ دَ ] (مص مرکب ) پیش آمدن . (ناظم الاطباء). || نزدیک شدن . اقتراب : بهار خرم نزدیک آمد از دوری به شادکامی نزدیک شد نه مندوری . جلاب بخاری .- به نزدیک آمدن ؛ نزدیک شدن : بدانست کآمد به نزدیک مرگ همی زرد خواهد شدن سبز برگ . فردوس...
-
نزدیک شدن
لغتنامه دهخدا
نزدیک شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رسیدن . پیش آمدن . قریب شدن . (ناظم الاطباء). ولی . اقتراب . دنو. (ترجمان القرآن ). تقرب . (تاج المصادر بیهقی ). مقابل دور شدن : نزدیک نمی شوی به صورت وز دیده ٔ دل نمی شوی دور. سعدی . || فرارسیدن : چو بگذشت شب رو...