اقدامات جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ات جنگی، بسیج، سربازگیری، آمادگی سربازی، خدمت وظیفه، اجباری، خدمت سربازی، ضرورت، احتیاط، اضافهخدمت بیدارباش، آزاد! خبردار! پهلوفنگ، افعال نظامی تدارکات پشت جبهه، اردو لشکرکشی
اقدامات استتاریcamouflage measuresواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که نیروهای خودی انجام میدهند تا با استفاده از مواد طبیعی یا مصنوعی، افراد یا مواضع راهکنشی خود را از دیدبانی دشمن حفظ کنند و بدینترتیب باعث گمراهی و سردرگمی دشمن شوند
اقدامات ترمیمیremedial actionواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهفعالیتهای مربوط به پاکسازی بلندمدت برای کاهش یا از بین بردن مواد خطرناک برای سلامت انسان یا مضر برای محیط زیست، شامل پاکسازی و زدایش و محدودسازی (containment) و جداسازی (isolation) و تصفیه و پایش
نقطۀ کلیدیkey pointواژههای مصوب فرهنگستانتأسیسات یا ایستگاه متمرکزی که انهدام یا تصرف آن اثر جدی بر اقدامات جنگی یا موفقیت عملیات دارد
بلوغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان لوغ، سن قانونی، رسیدگی، رشد، کبر سن، حق رأی مشمولیت نظام وظیفه ◄ اقدامات جنگی سن تکلیف جشن تکلیف
آرایش جنگیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) یش جنگی، جناح یگان نظامی، گروهان، گُردان، هنگ، جوخه، تیپ یگان هوابرد پهلوفنگ، اقدامات جنگی
پیکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ، بخشیازجنگ، مصاف، غزوه، مبارزه، حرب، ستیز، ستیزه، خصومت، جنگ، محاربه خود ورزش مثلاً کشتی مقاتله، قتال، زدوخورد، دعوا تشنج، برخورد، اقدامات جنگی میدان جنگ