اقراریانلغتنامه دهخدااقراریان . [ اِ ] (اِ مرکب ) ج ِ اقراری . کنایه از موحدان است . (انجمن آرای ناصری ). که به یگانگی خداوند اقرار کرده اند.
اقراریلغتنامه دهخدااقراری . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب به اقرار. قبولی و چیزی که کسی قبول کرده و بدان اعتراف نموده باشد. (ناظم الاطباء). || موحد و یکتاپرست . (از انجمن آرای ناصری ). ج ، اقراریان . رجوع به اقراریان شود.