الاروسلغتنامه دهخداالاروس . [ اَ ] (اِخ ) این مرد در داستان بابلی بجای هوشنگ پیشدادی ایرانیان است که نخستین پادشاه بود و یا بجای کیومرث است که درشاهنامه نخستین خدیو خوانده شده است . (یسنا ص 95).
الئاریوسلغتنامه دهخداالئاریوس . [ اُ ل ِ ] (اِخ ) از نویسندگان اروپایی که در دوره ٔ صفویه به ایران آمد. وی کتابی درباره ٔ مشاهدات خود نوشته است . رجوع به تاریخ ادبیات ایران ازصفویه تا عصر حاضر تألیف براون ص 7، 11 و <span class="
الارزلغتنامه دهخداالارز. [ اَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری واقعدر 27 هزارگزی جنوب خاوری بهشهر و 4 هزارگزی جنوب رودخانه ٔ نکا. کوهستانی و معتدل است و هوای آن مرطوب و مالاریائی است و <span c
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن جعفر. ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء (ج 1 ص 209) گوید: شیخ ابواحمد حسن بن عبداﷲبن سعید عسکری لغوی در کتاب الحکم و الامثال گوید که احمدبن جعفر بنقل از احمدبن طیب سرخسی بنقل از یعقوب