الحاقلغتنامه دهخداالحاق . [ اِ ] (ع مص ) دررسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). رسیدن . (منتهی الارب ). پیوستن به آخر چیزی . (از آنندراج ). ادراک . لَحق . لَحاق . (از اقرب الموارد). رسیدگی و وصول . رسیدن به کسی یا به چیزی . پیوستگی و اتصال . چسبیدگ
الهاکلغتنامه دهخداالهاک . [ اَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه شاهرود و نیشابور میان میاندشت و عباس آباد. در فرهنگ جغرافیایی آمده : الهاک مزرعه ای است از بخش میامی شهرستان شاهرود، واقع در59 هزارگزی خاور میامی کنار شوسه ٔ شاهرود بمشهد. سکنه ٔ آن <span class="hl" dir
adhesionsدیکشنری انگلیسی به فارسیچسبندگی، چسبیدن، الحاق، چسبیدگی، طرفداری، الصاق، رضایت، انضمام، قبول عضویت، توافق، کشش سطحی، دوسیدگی، هم بستگی، الحاق دولتی به یک پیمان
adhesionدیکشنری انگلیسی به فارسیچسبندگی، چسبیدن، الحاق، چسبیدگی، طرفداری، الصاق، رضایت، انضمام، قبول عضویت، توافق، کشش سطحی، دوسیدگی، هم بستگی، الحاق دولتی به یک پیمان
التصاقدیکشنری عربی به فارسیچسبيدگي , الصاق , طرفداري , رضايت , موافقت , اتصال و پيوستگي غير طبيعي سطوح در اماس , اميزش و بهم اميختگي طبيعي قسمتهاي مختلف , الحاق , انضمام , قبول عضويت , همبستگي , توافق , الحاق دولتي به يک پيمان , کشش سطحي , دوسيدگي
الحاقلغتنامه دهخداالحاق . [ اِ ] (ع مص ) دررسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). رسیدن . (منتهی الارب ). پیوستن به آخر چیزی . (از آنندراج ). ادراک . لَحق . لَحاق . (از اقرب الموارد). رسیدگی و وصول . رسیدن به کسی یا به چیزی . پیوستگی و اتصال . چسبیدگ
الحاقلغتنامه دهخداالحاق . [ اِ ] (ع مص ) دررسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ). رسیدن . (منتهی الارب ). پیوستن به آخر چیزی . (از آنندراج ). ادراک . لَحق . لَحاق . (از اقرب الموارد). رسیدگی و وصول . رسیدن به کسی یا به چیزی . پیوستگی و اتصال . چسبیدگ
خط الحاقلغتنامه دهخداخط الحاق . [ خ َطْ طِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطی که نویسندگان در مقام الحاق کشند و این اصطلاح اهل دفاتر است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).