لغتنامه دهخدا
الظاظ. [ اِ ] (ع مص ) ملازم گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). ملازم گرفتن و ملازم شدن . (مؤید الفضلاء). لازم بودن چیزی را. (منتهی الارب ). مداومت کردن . لازم گرفتن و جدا نشدن از چیزی . ترک نکردن چیزی ، و منه : الظوا بیاذاالجلال و الاکرام ؛ یعنی لازم گیرید ذکریا ذاالجلال والاکرام