تاسی السمتلغتنامه دهخداتاسی السمت . [ ] (معرب ، اِ) سنگی که در ساختمانها و بندکشی آن بکار رود، «سولفات دوشو» خاکی است که چون پخته شود، گچی خاکستری بدست آید که «تیمشمت » نامند... (از دزی ج 1 ص 139).
ذات الشمیطلغتنامه دهخداذات الشمیط. [ تُش ْ ش َ ] (اِخ ) ریگی است بنی تمیم را و در آنجا گزنه و غضا روید. (المرصع).
ذات الصمدلغتنامه دهخداذات الصمد. [ تُص ْ ص َ م َ ] (اِخ ) موضعی است و گویند آبی است در شاکلةالحمی از ضریة و در آنجا جنگی بوده است بنی یربوع را و روز این جنگ را یوم ذی طلوح نامند بشار گوید : یا طلل الحی ّ بذات الصمدباﷲ خبر کیف کنت بعدی .و رجوع به الموشح ص <span c
صوم الصمتلغتنامه دهخداصوم الصمت . [ ص َ مُص ْ ص ُ ] (ع اِ مرکب ) روزه ای که در آن سکوت کنند و سخن نگویند.