اِحْتَدَمَ الصَّراعُدیکشنری عربی به فارسیدرگيري بالا گرفت , کشمکش شدت پيدا کرد , زد و خورد شدت يافت , جنگ بالا گرفت
باب السریهلغتنامه دهخداباب السریه . [ بُس ْ س َ ری ی َ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل غیراز آنکه در زیر زمین است ،... باب السریه ... (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ برلین ص <span class="hl" dir=
ابن ابی السرحلغتنامه دهخداابن ابی السرح . [ اِ ن ُ اَ بِس ْ س َ ] (اِخ ) ابوالعباس احمدبن ابی السرح الکاتب . او راست : کتاب العلم و ماجاء فیه و نیز رسائلی .
السیرالغتنامه دهخداالسیرا. [ اَ ] (اِخ ) شهری قدیمی و استوار در ولایتی از ولایتهای اسپانیاست . عرب آنرا الجزیره مینامید و در ساحل نهر شقر واقع است . 20000 تن سکنه دارد و خاک آن حاصلخیز است . رجوع به ضمیمه ٔ معجم البلدان شود.